- ۰۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۱:۱۵ ۱۸۳۳۴
ترجمه فارسی اهنگ "First Love" اهنگ سولوی شوگا ~💚
-
گوشه ی خاطراتم
یه پیانوی قهوه ای یه گوشه نشسته
تو گوشه ی خونه ی بچگیام
یه پیانوی قهوه ای یه گوشه نشسته
اون لحظه رو یادمه
از من بلندتر
پیانوی قهوه ای که بهم راهو نشون میداد
تو الگوی من بودی ؛ من مشتاقت بودم ...
وقتی با انگشتای کوچیکم لمست میکردم
حس خیلی خوبی داشت مامان ؛ حس خیلی خوبی داشت ...
من پیانو میزدم ؛ هرجا که انگشتاممنو میبردن
من اون زمان نمیفهمیدم که چقدر بینظیری ...
اون زمان من فقط با نگاه کردن به تو راضی میشدم ....
یادم میاد در گذشته ؛ تو دوران راهنماییم
وقتی قدم از تو بلندتر شد
تورو رها کردم ؛ با این که یه زمانی برام باارزش ترین چیز بودی
روی کلاویه های سفیدرنگ
خاک و گرد و غبار نشست ...
تصویرت فراموش شده بود ...
حتی اون موقع هم نمیفهمیدم که چقدر بینظری ...
مهم نیست کجا باشم ؛
تو همیشه همون گوشه میموندی
ولی حتی فکرشم نمیکردم که آخرین بار باشه ...
گفتی بهم که اینطوری نرو ...
نگران باش ؛ حتی اگه رفتم
تو تنهایی برات مشکلی پیش نمیاد ...
یادمه وقتی برای اولین بار دیدمت
بدون که بدونم تو بزرگ شدی
با این که داریم از هم جدا میشیم
هیچوقت برای من متاسف نباش
من دوباره میبینمت ؛ مهم نیست که چی بشه
اون موقع با خوشحالی ازم استقبال کن
یادم میاد وقتی دیدمت
کاملا یادم رفته بود ... تقریبا 14 سالم بود
فقط برای چند ثانیه ناراحت بوم ؛ بعددوباره لمست کردم ...
با این که یه مدت طولانی بود که رفته بودم
بدون هیچ کینه ای
منو دوباره قبول کردی ...
بدون تو هیچ چیزی سر جاش نیست
بعد از همه ی شکست ها ؛ من و تو
ما با هم به صبح سلام میکردیم ...
هیچوقت دستم رو رها نکن
منم قول میدم که هیچوقت دیگه رهات نکنم ...
یادم میاد قدیما
ما باقیمونده های جوونیمو سوزوندیم ...
آره ... همون روزایی که چند سانت جلوتر از خودمون رو هم نمیتونستیم ببینیم
خندیدیم .. گریه کردیم
اون روزا با تو ... اونا همه شون الان تو خاطرات منن
در حالی که شونه ی شکستمو با دست میگرفتم گفتم:
" من دیگه نمیتونم .."
هر بار که میخواستم کم بیارم
تو کنارم بودی و گفتی :
" تو میتونی انجامش بدی حرومزاده !! "
آره ... آره ... همه شو یادمه ...
وقتی کم آورده بودم و گم شده بودم
اون زمانی که تو چاه ناامیدی افتاده بودم
حتی وقتی کنار گذاشتمت
حتی وقتی نخواستم دیگه ببینمت
تو بازم کنارم موندی
لازم نبود چیزی بگی
پس هیچوقت دستمو رها نکن
منم قول میدم که دیگه هیچوقت رهات نکنم ...
تولد و پایان زندگیم
تو همیشه تو همه ی اون لحظه ها پیش من خواهی بود و میبینیشون
گوشه ی خاطراتم
یه پیانوی قهوه ای یه گوشه نشسته
تو گوشه ی خونه ی بچگیام
یه پیانوی قهوه ای یه گوشه نشسته.
➖➖➖➖➖➖
مبع @bangtanboyzz
دیدگاه ها [ ۱۰ ]